سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید

درباره ی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

 

آیا در تله ی زندگی گرفتار شده اید؟ آیا با افرادی که خودخواه یا سرد هستند وارد رابطه می شوید؟ آیا می ترسید خود واقعی تان را به دیگران نشان دهید چون فکر میکنید ممکن است شما را طرد کنند؟

آیا در مقایسه با اطرافیانتان احساس بی کفایتی میکنید؟ آیا از آرامش و خوشگذرانی چشم پوشی می کنید چون همیشه سعی دارید نهایت تلاش خود را انجام دهید؟

اجازه دهید دو نفر از روانشناسان برجسته امریکا شما را با تکنیک های مهیج و پیشرویی آشنا کنند که می توانند زندگی تان را دگرگون کنند و شما را از این تله های آسیب رسان نجات دهند.

آیا شما

نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم می دانید؟ با رفتن یا حتی تهدید به رفتن کسی که دوستش دارید، دچار حمله عصبی می شوید؟ اغلب در یک اضطراب دائمی در مورد از دست دادن تمام پولتان یا گرفتن بیماری و یا وقوع بلایای طبیعی به سر می برید؟ دریافتید که اهمیتی ندارد که چقدر موفق هستید در حالیکه همچنان خوشحال نیستید و عمیقا احساس شکست و عدم خود باوری دارید؟ نداشتن روابط رضایت بخش، عدم اعتماد به نفس غیر منطقی، احساس عدم موفقیت دائمی... این ها و خیلی موارد دیگر مشکلاتی هستند که با تغییر پیام های مخربی که درون ما حک شده اند و تغییر الگوی خودمخربی که به اصطلاح «تله زندگی» نامگذاری شده است، قابل حل شدن می باشند.

کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» به شما نشان خواهد داد که چگونه این چرخه ی مخرب که شما را از رسیدن به شاد کامی باز می دارد، متوقف کنید و به این «تله های زندگی» دچار نگردید.

زندگی خود را دوباره بیافرینید

موضوع کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید با 11 تله رایج در زندگی که ریشه بسیاری از مشکلات عاطفی و کاری ما هستند آشنا می‌شویم. تله زندگی: «الگویی است که از کودکی آغاز و تاثیرات آن در تمام طول زندگی منعکس می‌شود.». الگو‌ها با خانواده به عنوان آغازگر شکل دهی شخصیت کودک آغاز می‌شوند. بعد از آن تمام آسیب‌هایی که هرکس در کودکی خود می‌بیند جزیی از شخصیت او می‌شود. متاسفانه این تله‌های زندگی هستند که مشخص می‌کنند ما چطور فکر کنیم، احساس کنیم، عمل کنیم و عملکرد و احساسمان را منتقل کنیم. این کتاب طرحواره درمانی و مسائل مربوط به آن می پردازد.

 

بخشی از کتاب :

وابستگی و اضطراب

حملات وحشت زدگی یا بیرون هراسی شایع هستند. از بسیاری جهات بیرون هراسی نمایشی از وابستگی است. ویژگی اصلی خوداتکایی پذیرش خطرات دنیای بیرون و داشتن منابع لازم برای استقلال عمل است. بیرون هراسی دقیقا ضد این حالت است. مارگارت احساس درماندگی می کند. وقتی بیرون می رود، اصلا اعتماد به نفس ندارد که می تواند اتفاقات احتمالی را کنترل کند یا نه. او ترجیح می دهد به کل از بیرون رفتن اجتناب کند. می خواهد در خانه، جایی که در آن احساس امنیت می کند، بماند.

مارگارت احساس می کند در جهان بیرون مثل یک کودک است و انگار همان قدر می تواند دوام بیاورد که یک کودک تنها می تواند. تنها امیدش این است که کسی را که از او مراقبت می کند محکم بگیرد. چیزی که او بسیار از آن می ترسد مرگ، جنون، فقر و بی خانمانی است، یعنی سرحد درماندگی. هر بار دچار وحشتزدگی می شود فکر میکند دارد سکته می کند یا عقلش را از دست می دهد. مثل بیشتر کسانی که بیرون هراسی دارند، او هم دچار تله آسیب پذیری است، یعنی تله زندگی دیگری که در دسته بندی خوداتکایی قرار می گیرد.

حتی اگر دچار وحشت زدگی نشوید، بدون شک اضطراب فوق العاده ای را تجربه می کنید. تمام تغییرات طبیعی زندگی طاقت فرسا به نظرتان می رسند، حتی تغییرات مثبت، ترفیع کاری، تولد فرزند، فارغ التحصیلی، ازدواج و هر مسئولیت جدیدی اضطراب شما را فعال می کند. رویدادهایی که به نظر دیگران دلیلی برای جشن گرفتن هستند ترس به دل شما می اندازند، ممکن است همراه با اضطراب به افسردگی مزمند

در عمق وجود ممکن است از خودتان به خاطر وابتسگی به دیگران متنفر باشید. ویلیام می گوید: «احساس می کنم آدم نالایقی هستم». عزت نفس پایین بخشی جدایی ناپذیر و دردناک از تله زندگی وابستگی است.

 

بخش دیگر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

جدی بودن نقاط ضعف فعلی تان را ارزیابی کنید.

وقتی فهرست خود را کامل کردید، از خودتان بپرسید که اگر کسی چنین نقاط ضعف و قوتی داشت نسبت به او چه احساسی داشتم. به خاطر داشته باشید که همه ایراداتی دارند. همه هم ویژگی های خوب و ویژگی های بد دارند

آلیسون: باید اعتراف کنم که اگه شخص دیگه ای این ویژگی ها رو داشت به نظر من که مشکلی نداشت. شاید میشد گفت آدمی که در ارتباط با مردها مشکل داره، اما کلا مشکل خاصی نداره؛ اما من همچنان احساس میکنم که مشکل دارم. منظورم اینه که خوبم، ولی هنوز احساس میکنم که نیستم. شاید شما هم مثل آلیسون در این مرحله احساس بهتری نداشته باشید؛ اما می خواهیم حداقل از لحاظ فکری و عقلانی برایتان روشن شود که فرد ارزشمندی هستید و می خواهیم بتوانید دلیل آن را بگویید.

هر روز لیست نقاط قوت خود را مرور کنید. سعی کنید دیگر آنها را ناچیز نشمارید. این تله زندگی را از خود دور کنید. این کار به شما کمک میکند تا به تدریج از درک عقلانی به پذیرش عاطفی مسئله برسید.

 

زندگی خود را دوباره بیافرینید

فهرست کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

1: تله های زندگی

2: در کدام یک از تله های زندگی گرفتار شده اید؟

3: درک تله های زندگی

4: تسلیم، فرار و حمله

5: چگونگی تغییر تله های زندگی

6: «لطفا ترکم نکن!» ؛ تله زندگی رهاشدگی

7: «نمی تونم بهت اعتماد کنم» ؛ تله زندگی بی اعتمادی و سوءاستفاده

8: «هیچ وقت عشق واقعی رو پیدا نمی کنم» ؛ تله زندگی محرومیت عاطفی

9: «من وصله ی ناجورم» : تله زندگی طرد اجتماعی

10: «تنهایی از پسش برنمی آم» ؛ تله زندگی وابستگی

11: «حادثه در کمینه»؛ تله زندگی آسیب پذیری

12: «من بی ارزشم» ؛ تله زندگی نقص

13: «به شدت احساس شکست می کنم» ؛ تله زندگی شکست

14: «همیشه هرچی تو بگی!» ؛ تله زندگی اطاعت

15: «هیچ وقت هیچ چیز به اندازه کافی خوب نیست»؛ تله زندگی معیارهای سخت گیرانه 

16: «من میتونم هر چیزی رو که دلم می خواد داشته باشم» ؛ تله زندگی استحقاق

17: فلسفه تغییر؛ هفت فرض بنیادین

 

منبع / baratbooks.ir


معرفی دو رمان تاریخی برتر

شاهزاده خانم محکوممردی بالای صلیب

درباره ی دو کتاب تاریخی شاهزاده خانم محکوم و مردی بالای صلیب 

این دو کتاب توسط انتشارات تاو و ترجمه و اقتباس ذبیح الله مخنصوری است.

خرید کتاب تاریخی شاهزاده خانم محکوم )

( خرید کتاب تاریخی مردی بالای صلیب )

 

معرفی کتاب شاهزاده خانم محکوم :

داستانی از آشوب اشراف علیه تزار ! کتاب شاهزاده خانم محکوم نوشته داریا اولیویه به انقلاب 1825 روسیه می پردازد که در آن اشراف و نجیب زادگان درخواست ایجاد پارلمان و تغییر نظام سیاسی کشور خود را داشتند. با اینکه تلاش و کوشش های این افراد به موفقیت منجر نشد اما داستان هایی به یادماندنی در میانه این آشوب شکل گرفت که گوشه ای از آن را می توانید در این رمان تاریخی بخوانید.

اسلوب تدوین ای کتاب ساده و سهل الفهم و مشغول کننده است و خواننده مثل اینکه یک سرگذشت شیرین را می خواند احساس خستگی می نماید و تمام مطالب این تاریخ ، برای اولین بار به شکل کتاب به زبان فارسی منتشر می شود و تردید نداریم که خوانندگان از مطالعه ی این کتاب استفاده ی تاریخی خواهند کرد، بی آنکه هنگام خواندن احساس خستگی نمایند.

 

بخشی از کتاب شاهزاده خانم محکوم :

فصل اول: دختری در دفتر کار شاتوبریان

در آغاز پاییز سال 1823 میلادی، یک دختر جوان که لباسی خاکستری رنگ در برداشت وارد وزارت امور خارجه فرانسه در پاریس شد و درخواست نمود با آقای «شاتوبریان»، وزیر امورخارجه، ملاقات کند. پیشخدمتی که دختر جوان به او مراجعه کرده بود، پرسید: خانم آیا شما وقت ملاقات گرفته اید؟ دختر جوان گفت: بلی آقا، از طرف وزارت امورخارجه به من اطلاع داده شده که امروز آقای وزیر را ملاقات کنم. پیشخدمت گفت: خواهش می کنم در اتاق انتظار بنشینید تا نوبت به ملاقات شما برسد. دختر جوان وارد اتاق انتظار باشکوه وزارت امور خارجه شد و در گوشه ای روی نیمکت راحتی نشست.

کسانی که در اتاق بودند با حیرت آن زن را می نگریستند برای اینکه وضع ظاهر او، نشان می داد که از تیپ مراجعه کنندگان وزارت امورخارجه نیست. لباس او از پارچه ارزان قیمت و ساده بود و کفش های چرمی سیاه، از نوع کفش های بازاری به پا داشت و سایر ارباب رجوع ها می فهمیدند که دختر مزبور بی بضاعت و شاید از طبقه کارگران است.

آن دختر جوان، مدتی در اتاق انتظار وزیر امورخارجه فرانسه نشست تا اینکه نزدیک ساعت یازده صبح، پیشخدمت به او اطلاع داد که وزیر او را احضار کرده است. زن از جا برخاست و کیف دستی خود را زیر بغل گرفت و با قدم های آهسته، وارد اتاق وزیر شد.

 

شاهزاده خانم محکوم

بخش دیگر (شاهزاده خانم محکوم ) :

فصل سیزدهم: پنج نفر پاره خواهند شد و سراز پیکر سی نفر جدا می شود( شاهزاده خانم محکوم )

در یکی از شب های ماه آوریل پولین دچار درد زایمان شد و رفت و درب اتاق صاحبخانه ی خود را کوبید و از وی کمک خواست. صاحبخانه که گفتیم دختری سالخورده بود، به منزل پزشک فرانسوی که پولین را دلداری میداد، رفت و خواهش کرد که بیاید و کمک کند تا اینکه پولین وضع حمل نماید پزشک هم که پیر بود با شتاب به راه افتاد ولی بعد از اینکه زن جوان را معاینه کرد متوجه شد که پولین قبل از طلوع بامداد وضع حمل نخواهد کرد. مع هذا برای اطمینان خاطر زن صاحبخانه و زائو در آن منزل خوابید تا صبح شد.

استپان نوکر روستایی آنن کوکه به مناسبت وضع مالی نامساعد پولین به منزل مادر آنن کو رفته بود و هر روز صبح می آمد و حال زن جوان را می پرسید. آن روز هم آمد و همین که فهمید پولین در شرف وضع حمل است دوید و خود را به منزل مادر آنن کو رسانید ولی نه برای اینکه از مادر ارباب خود درخواست کمک کند، بلکه برای اینکه به کلفت روستایی که ادران خانه کار می کرد، بگوید که هرچه زودتر خود را به خانه پولین برساند زیرا به طور حتم یک زن زائو احتیاج به یک زن دلسوز دارد که از وی پرستاری کند.

کلفت روستایی نسبت به پولین به مناسبت اینکه می دانست غریب و بی بضاعت است محبت پیدا کرده بود و هر زمان که فرصت پیدا می نمود به منزل پولین می رفت و هر بار برای او قدری خواربار و شیرینی که از منزل خانم خود ربوده بود، می برد و...

 

معرفی کتاب مردی بالای صلیب :

کتاب مردی بالای صلیب نوشته میکا والتاری (ترجمه ذبیح الله منصوری)  توسط نشر تاو به چاپ رسیده است. والتاری در این کتاب تعلیمات مسیح را به زبان ساده البته از دیدگاه یک مسیحی بیان می کند. این نکته از دید بیشتر منتقدین آثار والتاری پذیرفته شده است که امانتداری و پایبندی او به صحت روایات و رخدادهای تاریخی و در پی آن میزان دقت در اسامی افراد و اماکن به اندازه ای است که خواننده ی کتاب های او را بیش از یک رمان تاریخی با واقعیت های تاریخی روبه رو می کند.

نویسنده کتاب کوشیده است تا با ارائه شواهد معتبر تاریخی و بر پایه اقوا حواریون و متون اناجیل، تصویر روشنی از سرگذشت دوران رسالت عیسای مسیح را بدان گونه که در منابع مسیحیت وجود دارد، در قالب داستانی دلکش و گیرا و با زبانی ساده و عاری از پیرایه و آرایه ادبی ارائه دهد. لیکن گفتنی است که درباره نبوت مسیح و رسالت او، کتاب های بسیاری نوشته شده و هر نویسنده و پژوهشگری بر مبنای بینش، برداشت و دانش و باور خود داوری ویژه ای نموده است.

 

بخشی از کتاب مردی بالای صلیب :

شبی که قبر عیسی گشوده شد ( مردی بالای صلیب ) 

تولیا، این سومین نامه ای است که به تو می نویسم، وقتی تواین نامه را به دست می گیری و می خوانی، ممکن است تصور کنی من مردی خیال پرورم، در صورتی که در من هیچ دوره از عمر، گرد تو هم نگشته ام. گرچه ادعا نمی کنم که عقل من برتر از عقل دیگران است و بهتر از سایرین قوه ی فهم دارم، اما مشاعرو نیروی عقلانی من عادی و سالم است. من هم از نظر جسمی مردی سالم و بدون عیب هستم، و هم از لحاظ شعور و نیروی عقل. آنچه هم در این نامه به تو می نویسم، چیزهایی است که خود دیدم و احساس کردم و در وجود آنها تردید ندارم.

آن شب که از معبد یهودیان مراجعت کردم، به نوشتن نامه ای خطاب به تو مشغول شدم. بعد از اتمام نامه چون خسته شده بودم، خود را برای خواب آماده کردم و به زودی خوابم برد. اما براثر یک زلزله که شدیدتر از زلزله ی سابق بود، از خواب بیدار شدم. کوزه ها بر اثر زلزله از طاقچه ها سقوط می کرد و در هم می شکست و سپرهای سربازان رومی که در جاهای مخصوص قرار گرفته بود به زمین می افتاد و صدای وحشت آور ایجاد می کرد. من از وحشت زلزله برخاستم، ولی کف اتاق طوری زیر پای من تکان می خورد که به زمین افتادم. "

در حیاط قلعه ی انطونیه افسری که در آن شب نگهبان بود دستور داد شیپور بزنند و تمام سربازان را به حیاط قلعه احضار کرد. من در آن شب بار دیگر توانستم به میزان وظیفه شناسی و انضباط سربازان رومی پی ببرم، زیرا با اینکه زمین می لرزید و سقف و دیوارهای قلعه از سنگ بود و اگر فرو می ریخت، تمام سربازان را زیر آوار به قتل می رسانید، هیچ سربازی بدون سلاح خود وارد حیاط نشد و با اینکه سربازان برحسب قاعده ی کلی باید از ترس جان از اتاق ها بگریزند تا زیر آوار نروند، سلاح خود را فراموش نکردند و همه با سلاح از اتاق ها بیرون رفتند.

 

مردی بالای صلیب

بخش دیگر مردی بالای صلیب :

مهمانخانه پر از مسافر بود و عده ای از مسافران مقابل مهمانخانه در صحرا آتش افروخته بودند، اطراف آتش نشسته بودند و درباره عیسی صحبت می کردند و معلوم بود تمام آنها مسافرانی هستند که از کوه بازگشته اند. با اینکه تمام اتاق های مهمانخانه را گرفته بودند، وقتی مسافران مریم مجدلیه را شناختند به او جا دادند و آن زن و مریم برت را که با وی بود در یکی از اتاق ها خوابانیدند، ولی من و میرنا وسط یهودیان اجنبی بودیم و آنها حاضر نمی شدند ما را بین خود بپذیرند.

بسیار میل داشتم کنار یکی از آتش ها بنشینم و در صحبت مسافران شرکت کنم و از مناقب عیسی بشنوم و بگویم، لیکن هیچ یک از آنها التفاتی به من نمی کردند. با اینکه من و میرنا اجنبی بودیم، صاحب مهمانخانه مقداری کاه از اصطبل آورد و به ما داد که زیریک سابات بر زمین بگسترانیم و همان جا بخوابیم.

قبل از اینکه به خواب برویم، دعایی را که از سوزمان فرا گرفته بودم برای میرنا بیان کردم و او سریع آن دعا را یاد گرفت و گفت: دعایی است قابل فهم که انسان زود فرا می گیرد و فراموشش نمی شود و من هر شب قبل از خوابیدن این دعا را تکرار خواهم کرد.

بامداد روز بعد، پس از اینکه چشم گشودم، اولین کسی را که دیدم مریم برت بود و مشاهده کردم روی کاه، بر بالین من نشسته است.

از او پرسیدم: اینجا چه میکنی؟

گفت: دیشب ناراحت بودم و نتوانستم بخوابم. علت ناراحتی من این بود که من و مریم مجدلیه در یک اتاق کوچک با چند زن دیگر از مسافران خوابیدیم و اتاق خیلی گرم بود و...

 

منبع / baratbooks.ir


هنر و تاثیر آن بر روی سلامت روان

همه چیز درباره ی هنر :

هنر آفرینش انسان است. به توان ، اثر و کاری که از تصور و آفرینش انسان شکل یافته است، هنر می گویند. امر هنری حتما با زیبایی همراه نیست یا زیبایی شناسی واحدی ندارد ولی همیشه با خلاقیت انسان همراه است. محدوده ی بزرگی از فعالیت های انسانی را در بر می گیرد ، فعالیت هایی که در آن یک یا چند اثر خلق می شود و اثرات آن صمعی ، بصری ، یا قابل لمس هستند. آثار هنری به وسیله ی مهارت های انسانی مانند تخیل یا بر اساس یک سری قواعد و قوانین فنی خلق می شوند. هنر وقتی منجر به تولید و خلق اثرهنری میشود ارزشمند است و با توجه به احساس زیبایی شناسی که در انسان وجود دارد ناخودآگاه توسط انسان ها مورد قدردانی و توجه قرار می گیرد.

هنر در واقع استفاده کردن از توانایی ها و تخیلات برای خلق کردن آثار زیباست ، با هنر می توان تجربیات و احساسات را با دیگران تقسیم کرد ( دانشگاه بریتانیا )

عنصر اساسی و جدایی ناپذیر آن خیال است. به همین علت افراد مختلف درک و تعریف گوناگون و متفاوتی از آثار هنری دارند. ویل دورانت اعتقاد دارد: “آنجا که طبیعت متوقف می شود، او آغاز می شود.” در نتیجه هنر ورای طبیعت است. ارزش هنر وابسته به ماهیت آن و استفاده از تجربه های زیبایی شناختی است. ( مشاهده و خرید کتاب های دسته ی هنری )

چیزی است که از زمان های بسیار قدیم همیشه همراه انسان ها بوده است و شما نمونه های بسیار زیادی از اثرات هنری که توسط انسان ها حتی در زمان غارنشینی به وجود آمده اند را می توانید مشاهده کنید. از هنرهایی که بصورت تجسمی ( قابل لمس ، دارای جسم ) هستند می توانیم به هنرهایی مثل مجسمه سازی ، نقاشی ، عکاسی ، خطاطی ، مقعرکاری و … اشاره کنیم.

 

هنری

توضیح هنر از نظر هنرمندان :

  • لودویک بتهوون:تکامل باید هدف اولیه همه هنر مندان حقیقی باشد.
  • ژول ورن: انتظار نداشته باش همه هنر تو را درک کنند، قدر هنر را فقط هنر شناس می داند.
  • جبران خلیل جبران: گامی است که از طبیعت به سوی لایتناها برداشته می شود.
  • ویکتورهوگو : دانشمندان ، علما و بزر گان هر کدام نر دبانی برای ترقی دارند لیکن شاعران و هنرمندان این راه را پروازکنان می پیمایند.
  • ارسطو :هرچه را طبیعت از تکمیل آن ناتوان است کامل می کند .
  • میکل آنژ : اثر هنری واقعی چیزی نیست جز سایه ای از کمال خداوندی.
  • واسیلی کاندینسکی :در هنر باید وجود ندارد این حوزه آزاد است .
  • نیچه :  مهمترین کار و فعالیت ماورای طبیعی مناسب برای زندگی است.
  • آلبرت انیشتین :هنر واقعی را می توان چنین توصیف کرد: فشاری وسوسه انگیز در وجود هنرمند خلاق.
  • ونگوگ : می خواهم از طریق هنرم تحت تأثیر من قرار گیرند. می خواهم مردم بگویند که او احساس عمیقی دارد، او احساس لطیفی دارد.
  • پیکاسو : دروغی است که حقیقت را بیان می کند
  • لئو تولستوی : باید از خشونت جلوگیری کند و فقط هنر است که از عهده چنین کاری بر می آید.
  • داوینچی :  ملکه همه دانش هایی است که آگاهی را به مردم جهان منتقل می کنند.
  • مارک روتکو : سفری است به دنیایی ناشناخته که قدم گذاشتن در آن فقط از عهده آنانی بر می آید که خود را به خطر بی اندازند.
  • رالف والدر امرسون : معشوقه ای حسود است و اگر مردی استعداد نقاشی ، شعر ، موسیقی ، و معماری یا فلسفه داشته باشد ، شوهری بد و مشکل ساز خواهد بود.
  • مارک روتکو : سفری است به دنیایی ناشناخته که قدم گذاشتن در آن فقط از عهده آنانی بر می آید که خود را به خطر بی اندازند.

 

هنرمند چه کسی است ؟

در حالت کلی انسان ها به دو دسته تقسیم می شوند:

1- عده ای که نگاه می کنند و از درک عاجزند.

2- عده ای که نگاه می کنند و درک می کنند.      

شاید تعریف دوم برای هنرمند صحیح تر باشد ولی باید به این موضوع واقف باشیم که هنرمند علاوه برمنابع زمینی و ارتباط حسی و تعامل با آن ها به منبع دیگری از کمال و فهم اتصال دارد که باعث می شود یک هنرمند با سایر انسان ها از نظر روحی متفاوت باشد.

 

فواید پرداختن به هنر و کتاب های هنری:

مردم در زمان استراحت و تعطیلات کتاب می خوانند، فیلم می بینند، سینما می روند، به سفر و دیدن مناظر طبیعی می روند و یا به موزه ها و آثار هنری، تئاتر یا موسیقی روی می آورند .

واقعا چرا مردم این کارها را انجام می دهند؟! چون از انجام دادن این کارها لذت می برند و برای این کار حاضرند وقت و سرمایه ی خود را هزینه کنند و علاوه بر دیدن و احساس عاطفه ی شخصی، مایلند راجع به آن حرف بزنند و نظر خود را به صاحب اثر یا دیگران بگویند .

متخصصان سلامت روان با آزمایشاتی که بر عده ی زیادی از افراد انجام دادند به این نتیجه دست پیدا کردند که :

اشخاصی که دو ساعت و یا حتی روزهای بیشتری را در هفته کارهای هنری انجام می دهند، روحیه و سلامت روان بالاتری در مقایسه با افرادی که زمانی را برای آن نمی گذارند، برخوردار هستند. زیرا هنر استرس و اضطراب شما را تا حد زیادی کنترل می کند و شما را ازجامعه گریزی و انزوا دور می کند. اینجاست که نقش آن در زندگی افراد خود را نشان می دهد.

این حوزه به وسیله خلاقیت کمک می کند سلامت روانی افراد ارتقا پیدا کند وبتوانند خود و توانایی هایشان را ابراز کنند. همین مساله منجر به بالا رفتن اعتماد به نفس و عزت نفس و در نتیجه سلامت روان افراد می شود. با بالا رفتن سن و کم شدن ارتباطات اجتماعی و همچنین کاهش توان جسمی، هنر می تواند کمک بسیاری کند تا از نظر روحی و جسمی حالتان را بهبود دهید.

کتاب های هنری:

 

از جمله کتاب های هنری می توان به کتاب های رنگ آمیزی ، کتاب های آموزش هنر های تجسمی ، آموزش نقاشی ، موسیقی و… اشاره کرد. این کتاب ها علاوه بر افزودن به مهارت های شما و راهنمایی در امر یادگیری ، به افزایش خلاقیت شما و در نتیجه اعتماد به نفس و کاهش استرس ها و فشارهای روانی شما کمک می کنند.

این کتاب ها  غالبا به بیان چگونگی خلق آثار دیداری، شنیداری، نمایشی و سایر قالب های هنری، توضیح جنبه های مختلف یک اثر ، زندگی هنرمندان بزرگ و تأثیرگذار تاریخ، نقد هنری، مطالعه ی تاریخ هنر، بررسی جنبه های زیبای شناسانه ی آثار هنری و دیگر رشته ها و موضوعات مرتبط با هنر می پردازند.

علاوه بر سرگرمی و روحیه بخشی باعث شکوفا شدن استعداد های شما و بالا رفتن جایگاه اجتماعی و بهبود روابط شما میشود. امروزه برخی بیماری های روح و روان با رویکرد های هنردرمانی بهبود پیدا می کنند.


هنری

 

فعالیت های هنری شامل چه می شود ؟

حرکات ترسیمی ( طراحی و نقاشی )

هنرهای نمایشی ( تئاتر، اجرای زنده )

هنرهای تجسمی ( عکاسی ، گرافیک و… )

حرکات نمایشی ( تردستی ، سیرک و…)

موسیقی

ادبیات

سینما

 

معرفی کتاب :

کتاب سبک های گرافیک


 سبک های گرافیک

 

از آنجایی که گرافیک در ایران معادل ارتباط تصویری را برای خود برگزیده و همچنین برای درکی عمیق تر نسبت به شناخت سبکهای مذکور، فصلی با عنوان ارتباط تصویری به ابتدای این مجموعه افزوده شده است. هدف از ارائه این مطلب، آن است که با پرداختن به مقوله ی ارتباط و همچنین ارائه تاریخچه ای از گرافیک، زمینه را جهت ورود به مبحث سبکهای گرافیک هموارتر سازیم. ( برای خرید کتاب به این لینک مراجعه کنید)

 

منبع / baratbooks.ir

 

 

 

 

 


معرفی دسته ی روانشناسی بالینی

 

روانشناسی بالینی     :

روانشناسی بالینی     یک تخصص روانشناسی است که مراقبت های پیگرانه و  کامل بهداشت روانی و رفتاری را برای افرد و خانواده ها فراهم کرده است.این یک تخصص وسیع است که طیف گسترده ای از آسیب های روانی  شدید را در بر دارد .دامنه ی آن شامل همه سنین، تنوع متعدد و سیستم های گوناگون است و باید توجه شود که حیطه وظایف روانشناسی بالینی با روانپزشکی متفاوت است.



روانشناسی بالینی

 

هدف روانشناسی بالینی:

هدف اصلی  تشخیص دقیق اختلالات روانی افراد و به کارگیری راهکار و تکنیک های مناسب جهت درمان این اختالالات شخصیتی و آسیب های روانی می باشد.

از اضطراب گرفته تا اسکیزوفرنی، بیماری های روانی از هر 5 بزرگسال در ایالات متحده یک نفر را مبتلا می کند. به طور متوسط ??11 سال زمان می برد تا این افراد پس از اینکه علائم بیماری روانی برای اولین بار خود را نشان داده است، تحت درمان قرار گیرند. علائم ممکن است شامل تغییرات در خلق و خو، رفتار، اشتها، خواب، حافظه و شخصیت باشد.

به طور کل این شاخه بیشتر بیماری ها ، آسیب های روانی و تروما ها را در بر می گیرد.



 

روانشناسی بالینی

 

رویکرد های مختلف روانشناسی بالینی :

 

  • رویکرد شناختی رفتاری:

براساس این رویکرد، بسیاری از اختلالات روانی از افکار و رفتارهای منفی فرد نشأت می گیرند. در طی رویکرد شناختی رفتاری، مشکلات فرد از طریق گفتگو درمانی شناسایی میشود. هدف این رویکرد آن است که بیمار عوامل بروز اختلالات خود را شناسایی کند و برای کنار آمدن با آنها آموزش ببیند.

  • رویکرد روان پویشی:

براساس این رویکرد، به بیمار کمک میشود تا از افکار منفی که در ناخودآگاه ذهن خود قرار دارد، آگاه شود. روانشناس بالینی در این رویکرد، به بیمار کمک میکند تا تعارضات پنهان گذشته را کشف کرده و برای درمان آن تلاش کند.

  • رویکرد انسانگرایانه:

براساس این رویکرد، هر بیماری خصوصیات خود را بهتر از هر کسی میشناسد و میتواند در جهت تخریب یا بهبود هر یک گام بردارد. در رویکرد انسانگرایانه روانشناس بالینی به بیمار کمک میکند تا بر زمان حال تمرکز کند و اشتباهات گذشته خود را فراموش کند و خود بیمار در جهت درمان خود اقدام کند.

 

 

کتاب های روانشناسی بالینی :

 

این کتب در واقع کتب تخصصی بوده که بسیار مورد توجه ااستادان و محصلان این حوزه  در دانشگاهها، قرارگرفتهاست. این کتاب ها برای افرادی نوشته شده که قصد تقویت دانش و آگاهی خود را در زمینه روانشناسی بالینی، دارند. که ازجمله این افراد، افراد متخصص در روانشناسی و شاخههای آن و دانشجویان و افراد مشتاق به آموختن این علم، میباشند.

باید توجه داشت که این کتاب  غالبا درباره این موضوعات بحث نموده که خود نشان داده که چه کسانی مخاطب این کتاب میباشند. در ابتدا به معرفی این حوزه پرداخته و به فعالیت حرفهای در این زمینه و چگونگی تربیت یک روانشناس بالینی، اشاره شدهاست. در قدم بعدی درباره تاریخچه این رویکرد در این کتاب و مباحث مرتبط با این رشته و فرهنگ مربوط به این رشته و به بسیاری دیگر از موارد با جزئیات، پرداخته شده‎است.

روانشناسان، معمولا این کتاب را در دوران تحصیل خود به عنوان منبع دانشگاهی مطالعه کرده اند. دانشجویان، اساتید و روانشناسان می­توانند از طریق سایت بانک کتاب مارکا نسبت به سفارش کتاب­های دانشگاهی به صورت اینترنتی اقدام نمایند.


تفاوت روانشناسی بالینی با روانشناسی عمومی :

 

تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی در این است که روانشناسی عمومی،  بررسی رفتارهای ذهنی و عملکردهای روانشناختی است ،  در حالی که روانشناسی بالینی، صرفاً یک مطالعه علمی نیست،  بلکه یک گام جلوتر است و به ارزیابی و پس از آن درمان بیماری های روانی می پردازد.

هدف روانشناسان این حوزه استفاده از روش های علمی و اصول روانشناسی برای درمان کسانی است که از مشکلات روانی و آسیب های روانی رنج می برند. روانشناسان بالینی تجربه  انجام تست های روانشناختی ، تحقیق ، مشاوره و درمان را دارند. هدف اکثر روانشناسان بالینی ، پیشنهاد یک دوره درمان برای بهبود سلامت روان بیماران است.

یک روانشناس عمومی ، توجه بیشتری به افرادی که مشکلات آسیب شناختی کمتری دارند، دارد در حالی که یک روانشناس بالینی تمرکز بیشتری روی افراد مبتلا به روانپریشی یا بیماری روانی جدی تری دارد.



وقتی نیچه گریست

 

درباره ی کتاب وقتی نیچه گریست :

کتاب رمان وقتی نیچه گریست نوشته اروین د.یالوم، روان‌پزشک و استاد دانشگاه استنفورد، می باشد که در سال 1992 به زبان انگلیسی منتشر شد. این کتاب روایتی از روانکاوی افراد مهم و سرشناس قرن 19 مانند نیچه می باشد. این کتاب تلفیقی از خیال و واقعیت است. داستان از دیدار خیالی نیچه، فیلسوف آلمانی، و دکتر برویر که یک روان درمانگر است شروع می‌شود‌.

دکتر برویر در قرن 19 میلادی و در آستانه چهل سالگی است، او روانشناس و روان درمان‌گر است و به طبابت بیماران خویش مشغول است. معشوقه نیچه لوسالومه از دکتر برویر می‌خواهد بدون اینکه خود نیچه متوجه شود، درمان او را برعهده بگیرد. ملاقات عجیبی است فردریش نیچه در مقابل دکتر برویر گارد شدیدی دارد. حرف‌ها و کلمه‌ها بسیار حساس هستند

 

بخشی از کتاب : 

 

 

وقتی نیچه گریست

 

نیچه که گله‌های بروئر به وضوح درش بی‌اثر بود، مانند معلمی که به پسر بچه‌ی عجولی پاسخ می‌دهد، گفت: «به موقع چگونه غلبه کردن را به شما خواهم آموخت. شما می‌خواهید پرواز کنید، ولی پرواز را نمی‌توان با پرواز آغاز کرد، ابتدا باید چگونه راه رفتن را به شما بیاموزم و نخستین گام در راه رفتن، درک این نکته است، کسی که از خویش تبعیت نکند، دیگری بر او فرمان خواهد راند. سهل‌تر و بسیار سهل‌تر است که از دیگری اطاعت کنی تا خود، راهبر خویش باشی.» با گفتن این جملات، نیچه شانه‌ی کوچکش را برداشت و مرتب کردن سبیلش پرداخت.
«اطاعت از دیگران، ساده‌تر از فرمان‌برداری از خود است؟ پرفسور نیچه، چرا مرا شخصی‌تر مورد خطاب قرار نمی‌دهید؟ معنای سخنتان را می‌فهمم، ولی آیا با من صحبت می‌کنید، با این سخن چه کنم؟ مرا عفو کنید اگر این گونه زمینی صحبت می‌کنم. در حال حاضر، امیالم دنیوی است. من به دنبال چیزهای ساده‌ام، این که در ساعت سه صبح، خوابی بدون کابوس داشته باشم و از فشاری که بر قفسه‌ی سینم حس می‌کنم، تا حدی رهای یابم. در اینجاست که هراس من لانه کرده است.» و با انگشت به وسط جناغ سینه اشاره کرد و...

 

منبع...

 

 

 


معرفی کتاب معجزه گر خاموش

اگر قرار باشد در کل زندگیتان فقط یک کتاب بخوانید، باید کتاب معجزه گر خاموش را انتخاب کنید!

 

معجزه گر خاموش


چرا کتاب معجزه گر خاموش:

کتاب معجزه گر خاموش ، پرواز را به شما می آموزد... آزادی را به شما یاد می دهد... شفا می دهد درون و بیرون بیمارتان را... روابطتان را به بهترین شکل بهبود می بخشد... ثروت را به سمت شما سرازیر می کند... آرامش را به شما هدیه می دهد... لذت را چاشنی زندگیتان می کند... شما را در مسیر رؤیاهایتان قرار می دهد و متمایلتان می کند افسانه ی شخصیتان را دنبال کنید... زیستن با عشق را برایتان به ارمغان می آورد... دیوار جهل نادانی را تخریب می کند و پل آگاهی و عشق به سوی خدا را بازسازی می کند... اقیانوس درونتان را آشکار می سازد... تعصب را از شما دور می کند و عشق را جایگزین می کند... و هزاران معجزه ی بزرگ و کوچک دیگر که در این کتاب خواهید دید و البته که تمام معجزات آن خاموش است.

این کتاب، مقصد یا هدف خاصی را دنبال نمی کند و برای شما برنامه ی خاصی ندارد، فقط پرده ها را کنار می زند و حقایق جهان هستی را برای شما آشکار می سازد؛ آنگاه خود خواهید دانست چگونه خود و زندگیتان را دگرگون سازید. چه بسا در بسیاری از صفحات این کتاب فقط با خواندن و درک مطالب آن صفحات بدون آنکه متوجه شوید تغییرات شگفت و زیادی در خود و دنیایتان اتفاق بیفتد.

در این کتاب ممکن است این صفحه با صفحه قبلش ارتباطی نداشته باشد، به همین علت شاید بهتر باشد در بعضی موارد روزانه بیشتر از یک صفحه جلو نرویم و آن روز و شاید چند روز دیگر هم روی آن چه که در آن صفحه خوانده ایم تأمل کنیم. هر صفحه یا هر آیه یک کلید است برای زندگی و جهانی بهتر.

این کتاب، قانون خاصی را دنبال نمی کند و برای افرادی با سطح آگاهی های مختلف تنظیم شده است. ممکن است بخشی از کتاب معجزه گر خاموش برای شما کاملا آشنا و تکراری باشد، اما بخش دیگر کتاب معجزه گر خاموش شما را به هیجان بیاورد. در سفری که همراه کتاب معجزه گر خاموش هستید، سعی کنید از تمام نقاطش لذت ببرید.

ممکن است امروز در این مقطع از زندگیتان با این سطح آگاهی که امروز دارید، بخشی مطالب کتاب معجزه گر خاموش را درک نکنید و برایتان غیرقابل باور باشد ولی به مرور با ارتقای سطح و افزایش یادگیریتان، تمامی راز و رمزهای این کتاب برایتان گشوده خواهد داشت.

معجزه گر خاموش

درباره ی کتاب معجزه گر خاموش :

آنچه که در کتاب معجزه گر خاموش می خوانیم اگر نگوییم کاملا، باید گفت عمدتا برخلاف آن چه است که زندگی می کنیم، برخلاف آن چه است که ما اعتقاد داریم، برخلاف چیزی است که به ما آموخته شده است؟

وقتی صفحات این کتاب را می خوانیم، متوجه ی موضوعات و مطالبی می شویم که ممکن است کاملا برایمان گم و نا آشنا باشد، مطالبی که برخلاف عادت های ماست. مطالبی که در این کتاب می خوانید تضمین کننده ی یک زندگی عالی و بی نظیر در تمامی ابعاد، نه تنها برای فرد، که برای همه ی بشریت و کل کره ی زمین نیز می باشد؟

با توجه به اینکه زندگی انسان دارای ابعاد مختلفی است و معجزه گر خاموش از بیش از صد جلد کتاب برتر دنیا و ساعت ها آموزش با موضوعات مختلف است؛ نتوانستیم هیچ نامی بهتر از «پاراگراف های زندگی ساز» یا «آیه های زندگی ساز» برای آن انتخاب کنیم. اما این اسمی بود که ذهنمان به ما میگفت، ندای قلبمان چیز دیگری میگفت، گویی که این اسم دلمان را آرام نمیکرد! تا اینکه در یک غروب سرد و لذت بخش زمستانی و در یک سکوت زیبا، بدون اینکه به اسم کتاب فکر کنم این عنوان به قلب من الهام شد،؛ به گونه ای که انگار به دل همه ی دوستانم نیز الهام شده باشد؛ چرا که به محض پیشنهاد آن، همه با ذوق پذیرای آن شدند: « معجزه گر خاموش!» |

 

بخشی از کتاب معجزه گر خاموش :

معجزه گر خاموش

 

پیام اصلی نفس، ترس است؛ ترس از تنها ماندن، ترس از رهاشدن در دنیای کمبودها و ترس از آن که پیوسته بجوییم اما هرگز آن چه را می خواهیم نیابیم.

نفس، دنیا را به عنوان مکان جدایی (جسم های جدا، ذهن های جدا و قلب های جدا) می پندارد. نفس به تمامیت و یگانگی اعتقادی ندارد، معنای عشق را نمی داند و آرامش را دشمن خود می بیند. نفس، ما را تشویق می کند که باور کنیم عشق فقط بر پایه ترجیح دادن نیازهای خودخواهانه بنا می شود.

نفس به عنوان جایگزینی برای عشق و همچنین به منظور دور نگاه داشتن عشق، ما را می فریبد که از پدیده های گوناگون مانند جسم، روابط جنسی، مواد مخدر، رنج، قمار، ورشکستگی، احساس گناه و فهرست بی شماری از دیگر موارد دنیای بیرونی خود بت بسازیم تا نتوانیم دنیای درون و قلبمان را بکاریم و به هویت الهی مان پی ببریم. نفس از ما می خواهد باور کنیم خدایی وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد باید از او بترسیم، زیرا خدایی است که برای اعمال خوب به ما پاداش می دهد اما هر لحظه می تواند بی رحم باشد و مجازاتمان کند.

 

نفس به ما می گوید که پرتوقع باشیم و به منظور رسیدن به خواسته های خود، دیگران را زیر پا بگذاریم و به یاد داشته باشیم خشم و ترس، موجه هستند و چنین رفتارهایی ما را به خواسته هایمان می رساند. نفس می خواهد که باور

کنیم «تدافع» و «تهاجم» بهترین راه محافظت از خود و خانواده ماست.

بیشتر ما از جهان به جهانی دیگر شبیه آن رفتیم و از یاد بردیم از کجا آمده ایم و اهمیتی هم ندادیم چه جهانی را در پیش داریم... می توانی تصور کن پیش از آنکه برای نخستین بار به این اندیشه برسیم که جز زیستن؛ خوردن؛ جنگیدن و

یا قدرت یافتن در دنیا هدفی بالاتر وجود دارد؛ چند زندگی را پشت سر گذاشته ایم ؟! صد زندگی را... هزار زندگی را ..؟!

آنگاه صدسال دیگر تا بفهمیم چیزی به نام کمال (پرواز) وجود دارد و باز هم صد زندگی دیگر تا به این برسیم که هدف از زندگی، یافتن آن کمال و متجلی کردن آن است.

پس بدیهی است جهان دیگر را بر اساس آنچه در این جهان می آموزیم، انتخاب می کنیم.

اگر چیزی نیاموزیم جهان بعدی نیز مانند همین جهان خواهد بود؛ با همان محدودیت ها و مشکلات؟

اما اگر به سمت کمال (پرواز و آزادی) قدم برداریم؛ به یکباره آنقدر خواهیم آموخت که نیازی نباشد هزاران بار زندگی کنیم تا به این مرحله برسیم.


 پاراگراف های زندگی ساز کتاب معجزه گر خاموش شامل 13 فصل می باشد:

 

پرواز

افسانه شخصی 

آفرینش زندگی 

قدرت قلب 

شهود و مکاشفه 

قلمرو سکوت و مراقبه  

زیستن در آتش اکنون 

جدال بین نفس و عشق در روابط 

طلب کنید، داده خواهد شد 

اقیانوس درون  

قدرت کیهانی 

فردوس برین یا بهشت موعود 

 آگاهی، آزادی، عشق  

 

منبع...