سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید

درباره ی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

 

آیا در تله ی زندگی گرفتار شده اید؟ آیا با افرادی که خودخواه یا سرد هستند وارد رابطه می شوید؟ آیا می ترسید خود واقعی تان را به دیگران نشان دهید چون فکر میکنید ممکن است شما را طرد کنند؟

آیا در مقایسه با اطرافیانتان احساس بی کفایتی میکنید؟ آیا از آرامش و خوشگذرانی چشم پوشی می کنید چون همیشه سعی دارید نهایت تلاش خود را انجام دهید؟

اجازه دهید دو نفر از روانشناسان برجسته امریکا شما را با تکنیک های مهیج و پیشرویی آشنا کنند که می توانند زندگی تان را دگرگون کنند و شما را از این تله های آسیب رسان نجات دهند.

آیا شما

نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم می دانید؟ با رفتن یا حتی تهدید به رفتن کسی که دوستش دارید، دچار حمله عصبی می شوید؟ اغلب در یک اضطراب دائمی در مورد از دست دادن تمام پولتان یا گرفتن بیماری و یا وقوع بلایای طبیعی به سر می برید؟ دریافتید که اهمیتی ندارد که چقدر موفق هستید در حالیکه همچنان خوشحال نیستید و عمیقا احساس شکست و عدم خود باوری دارید؟ نداشتن روابط رضایت بخش، عدم اعتماد به نفس غیر منطقی، احساس عدم موفقیت دائمی... این ها و خیلی موارد دیگر مشکلاتی هستند که با تغییر پیام های مخربی که درون ما حک شده اند و تغییر الگوی خودمخربی که به اصطلاح «تله زندگی» نامگذاری شده است، قابل حل شدن می باشند.

کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» به شما نشان خواهد داد که چگونه این چرخه ی مخرب که شما را از رسیدن به شاد کامی باز می دارد، متوقف کنید و به این «تله های زندگی» دچار نگردید.

زندگی خود را دوباره بیافرینید

موضوع کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید با 11 تله رایج در زندگی که ریشه بسیاری از مشکلات عاطفی و کاری ما هستند آشنا می‌شویم. تله زندگی: «الگویی است که از کودکی آغاز و تاثیرات آن در تمام طول زندگی منعکس می‌شود.». الگو‌ها با خانواده به عنوان آغازگر شکل دهی شخصیت کودک آغاز می‌شوند. بعد از آن تمام آسیب‌هایی که هرکس در کودکی خود می‌بیند جزیی از شخصیت او می‌شود. متاسفانه این تله‌های زندگی هستند که مشخص می‌کنند ما چطور فکر کنیم، احساس کنیم، عمل کنیم و عملکرد و احساسمان را منتقل کنیم. این کتاب طرحواره درمانی و مسائل مربوط به آن می پردازد.

 

بخشی از کتاب :

وابستگی و اضطراب

حملات وحشت زدگی یا بیرون هراسی شایع هستند. از بسیاری جهات بیرون هراسی نمایشی از وابستگی است. ویژگی اصلی خوداتکایی پذیرش خطرات دنیای بیرون و داشتن منابع لازم برای استقلال عمل است. بیرون هراسی دقیقا ضد این حالت است. مارگارت احساس درماندگی می کند. وقتی بیرون می رود، اصلا اعتماد به نفس ندارد که می تواند اتفاقات احتمالی را کنترل کند یا نه. او ترجیح می دهد به کل از بیرون رفتن اجتناب کند. می خواهد در خانه، جایی که در آن احساس امنیت می کند، بماند.

مارگارت احساس می کند در جهان بیرون مثل یک کودک است و انگار همان قدر می تواند دوام بیاورد که یک کودک تنها می تواند. تنها امیدش این است که کسی را که از او مراقبت می کند محکم بگیرد. چیزی که او بسیار از آن می ترسد مرگ، جنون، فقر و بی خانمانی است، یعنی سرحد درماندگی. هر بار دچار وحشتزدگی می شود فکر میکند دارد سکته می کند یا عقلش را از دست می دهد. مثل بیشتر کسانی که بیرون هراسی دارند، او هم دچار تله آسیب پذیری است، یعنی تله زندگی دیگری که در دسته بندی خوداتکایی قرار می گیرد.

حتی اگر دچار وحشت زدگی نشوید، بدون شک اضطراب فوق العاده ای را تجربه می کنید. تمام تغییرات طبیعی زندگی طاقت فرسا به نظرتان می رسند، حتی تغییرات مثبت، ترفیع کاری، تولد فرزند، فارغ التحصیلی، ازدواج و هر مسئولیت جدیدی اضطراب شما را فعال می کند. رویدادهایی که به نظر دیگران دلیلی برای جشن گرفتن هستند ترس به دل شما می اندازند، ممکن است همراه با اضطراب به افسردگی مزمند

در عمق وجود ممکن است از خودتان به خاطر وابتسگی به دیگران متنفر باشید. ویلیام می گوید: «احساس می کنم آدم نالایقی هستم». عزت نفس پایین بخشی جدایی ناپذیر و دردناک از تله زندگی وابستگی است.

 

بخش دیگر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

جدی بودن نقاط ضعف فعلی تان را ارزیابی کنید.

وقتی فهرست خود را کامل کردید، از خودتان بپرسید که اگر کسی چنین نقاط ضعف و قوتی داشت نسبت به او چه احساسی داشتم. به خاطر داشته باشید که همه ایراداتی دارند. همه هم ویژگی های خوب و ویژگی های بد دارند

آلیسون: باید اعتراف کنم که اگه شخص دیگه ای این ویژگی ها رو داشت به نظر من که مشکلی نداشت. شاید میشد گفت آدمی که در ارتباط با مردها مشکل داره، اما کلا مشکل خاصی نداره؛ اما من همچنان احساس میکنم که مشکل دارم. منظورم اینه که خوبم، ولی هنوز احساس میکنم که نیستم. شاید شما هم مثل آلیسون در این مرحله احساس بهتری نداشته باشید؛ اما می خواهیم حداقل از لحاظ فکری و عقلانی برایتان روشن شود که فرد ارزشمندی هستید و می خواهیم بتوانید دلیل آن را بگویید.

هر روز لیست نقاط قوت خود را مرور کنید. سعی کنید دیگر آنها را ناچیز نشمارید. این تله زندگی را از خود دور کنید. این کار به شما کمک میکند تا به تدریج از درک عقلانی به پذیرش عاطفی مسئله برسید.

 

زندگی خود را دوباره بیافرینید

فهرست کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید :

1: تله های زندگی

2: در کدام یک از تله های زندگی گرفتار شده اید؟

3: درک تله های زندگی

4: تسلیم، فرار و حمله

5: چگونگی تغییر تله های زندگی

6: «لطفا ترکم نکن!» ؛ تله زندگی رهاشدگی

7: «نمی تونم بهت اعتماد کنم» ؛ تله زندگی بی اعتمادی و سوءاستفاده

8: «هیچ وقت عشق واقعی رو پیدا نمی کنم» ؛ تله زندگی محرومیت عاطفی

9: «من وصله ی ناجورم» : تله زندگی طرد اجتماعی

10: «تنهایی از پسش برنمی آم» ؛ تله زندگی وابستگی

11: «حادثه در کمینه»؛ تله زندگی آسیب پذیری

12: «من بی ارزشم» ؛ تله زندگی نقص

13: «به شدت احساس شکست می کنم» ؛ تله زندگی شکست

14: «همیشه هرچی تو بگی!» ؛ تله زندگی اطاعت

15: «هیچ وقت هیچ چیز به اندازه کافی خوب نیست»؛ تله زندگی معیارهای سخت گیرانه 

16: «من میتونم هر چیزی رو که دلم می خواد داشته باشم» ؛ تله زندگی استحقاق

17: فلسفه تغییر؛ هفت فرض بنیادین

 

منبع / baratbooks.ir